کیمیا

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است......

کیمیا

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است......

که مسافر برای رفتن آمده است..

قلبم کلبه ایست قدیمی ، گرم و دنج،

 

هربار مسافری می آید کلبه را چراغانی کند،

 

دل می بندم و از یاد می برم که مسافر برای رفتن آمده است....!!

نظرات 3 + ارسال نظر
ایپک یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:51 ب.ظ http://www.epak.blogfa.com

عهد مسافر تعریف ندارد بانو !

ایپک دوشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.epak.blogfa.com

ساققیز ) بعله ( ساققیز ) . همو که می چسبد و رها نمی کند . همو که بی ملاحظه است و دردسر ساز . ریز و درشت ، شریف و ناشریف ، ارباب و رعیت ، رئیس و مرئوس ، ذکور و اناث ، پیر و برنا ، اداره و مداره و ... سرش نمی شود . چشم و گوش همه باز باشد ! ممکن است همین الان که زوم فرموده اید به صفحه کاغذ ، روی یک فقره ساققیز جلوسیده باشید . یادتان باشد ( ساققیز ) را هر چه گرم تر کنید چسبنده تر می شود پس رهایی از دست این ماده سحرآمیز یک راه دارد ؛ ( سرد کردن ) . پس هر که گرفتار آمد ، آب سرد بر فرق مبارک بپاشد .

ساققیز نامه منتظر شماست ...

ماهرخ پنج‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 07:24 ب.ظ

سلام
کیمیاخانوم مسافربه این دلیل مسافرت می کندکه جایی برای آرام گرفتن بیابد.اگرآغوش توبرایش آرامترین مکان باشداوخواهدماند.

ممنونم که به وبلاگم سرزدی ماهرخ عزیز.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد